فصل 8 (سریال تلویزیونی) | Walking Dead Wiki | تصادفی ، ход дчие мертвецы (سریال تلویزیونی 2010–2022) – لیست قسمت – IMDB
لیست قسمت
Contents
همانطور که نیروهای ترکیبی ریک ، مگی و حزقیال راهی محل ملاقات می شوند ، نگان با یک بولورن تماس می گیرد و اعلام می کند که او کمین ترتیب داده است. او سپس ارتش عظیم را فاش می کند. . . .
! اسپویلرها در ویکی مجاز نیستند . .. متشکرم.
?
فصل 8 (سریال های تلویزیونی)
. . |
8 |
فصل 8 – قسمت 1
پخش کننده
کانال
AMC (ایالات متحده)
روباه
ویترین
پریما خنک (جمهوری چک)
22 اکتبر 2017 تا 10 دسامبر 2017
فصل 9 |
فصل 8 – قسمت 2
قسمت
فصل 7 |
. . تهیه کنندگان اجرایی کرکمن ، دیوید آلپرت ، اسکات گیمپل ، گرگ نیکوترو ، تام لوز و گیل آن هارد هستند که با گیمپل به عنوان نمایشگر برای فصل پنجم و پایانی خود.
. .
. ریک به همراه مگی (لورن کوهان) ، مستعمره تپه و حزقیال (خری پایتون) ، رهبر پادشاهی ، نیروهای متحد را برای شروع شورش علیه رهبر ستمگر ناجیان آغاز می کنند و جنگ را برای آزادی جوامع آغاز می کنند.
فهرست
-
- .
- .2 “لعنتی”
- 1.3 “هیولا”
- 1.
- 1.5 “تو ترسناک بزرگ”
- 1.
- 1.7 “زمان بعد از”
- 1.8 “چگونه باید باشد”
- 1.
- 1.
- 1.11 “مرده یا زنده یا”
- .12 “کلید”
- 1.13 “ما را گمراه نکنید”
- .
- 1.
- .
- 8.
- 8.
“رحمت” []
. کارل با پدرش اختلاف دارد ، پس از ترساندن یک بازمانده نیاز به غذا. .
. .
با ورود بازماندگان به پناهگاه ، کاروان وسایل نقلیه که با ورق فلز زره پوش شده اند ، نگان با ستوان خود قدم می زند. . .
. عیسی از ادعاهای این مرد مسخره می کند و اصرار دارد که این تپه اکنون با مگی ایستاده است.
لاستیک های ریک از بحث و گفتگوهای عقب و جلو ، و آتش را بر روی نگان باز می کند ، که در داخل ساختمان اصلی پناهگاه فرار می کند. . . .
کارل ، که مجاز به همراهی ریک در نبرد نبود ، به جایی می رود که قبلاً با بازمانده روبرو شده بود. او چند قوطی غذا را به همراه یادداشت می گذارد که می گوید “ببخشید”. .
. . گابریل ، به دنبال مکانی است که بتواند از انبوهی از واکرها مخفی شود ، موفق به ورود به یک تریلر در این نزدیکی می شود. . این دو نفر اکنون به دام افتاده اند ، زیرا صدها واکرها در بیرون ازدحام می شوند.
“لعنتی” []
در یک پاسگاه ناجی در یک ساختمان اداری متروکه ، یکی از گروه های ریک حملات شبه نظامیان ترکیبی. . . .
ریک ، داریل و دیگران از جهت دیگری وارد ساختمان می شوند. آنها از اتاق به اتاق دیگر می روند و به دنبال زره پوش سلاح هستند. . او سپس آماده نشده است ، زیرا مرد دیگری قدم می گذارد و او را در محل اسلحه نگه می دارد. معلوم است که این ناجی مورالس است که ریک از اولین روزهای شیوع آن را ندیده است. مورالس به ریک می گوید که او را به ناجیان بیشتری در وایلی خود می خواند ، و آنها به زودی می رسند.
در همین حال ، در پاسگاه ماهواره ای که زمانی توسط بازماندگان پاک شده بود ، نبرد دیگری صورت می گیرد. . مورگان و تارا می خواهند هر ناجی را که پیدا می کنند بکشند. عیسی ، با این حال ، اصرار دارد که آنها باید هر کسی را که مایل به تسلیم شدن است اسیر کند. اگرچه از این رویکرد عصبانی شده است ، تارا در برابر انگیزه برای کشتن ناجیان جمع شده است. .
“هیولا” []
. آنها چندین گروه از دشمنان را در این راه می کشند و تلفاتی را حفظ نمی کنند. . با این حال ، ناگهان ، تیراندازی سنگین از ساختمان اصلی می آید و سربازان پادشاهی را قطع می کند.
. این دو مرد مکالمه می کنند و در مورد چگونگی تغییر زندگی آنها و انتقاد از انتخاب یکدیگر بحث می کنند. . . .
. مورگان و عیسی استدلال می کنند ، همانطور که مورگان هنوز معتقد است که همه ناجیان باید کشته شوند. این سرانجام منجر به یک دعوا می شود ، پس از آن مورگان گروه را ترک می کند. .
. این مرد ، همیشه یک سیاستمدار ، اصرار دارد که او به طور پنهانی با نگان ملاقات نکرده است ، اما در عوض صرفاً به نفع جامعه Hilltop عمل کرده است. حتی اگر مگی بداند که دروغ می گوید ، در نهایت به او اجازه می دهد تا وارد شود. . همانطور که برنامه ریزی شده است ، او با مگی صحبت می کند تا به ناجیان اجازه زندگی دهد. آنها قرار است در چندین تریلر در حاشیه جامعه قفل شوند.
بازماندگان موفق به شکست آرماتورهای ناجی می شوند ، و او دختر بچه ای را که پیدا کرده بود می گیرد و آن را به هارون می دهد ، که پس از آنکه دوست پسرش اریک در برابر زخم مسلحش تسلیم شد ، ناراحت است. هارون قول می دهد کودک را به تپه بازگرداند. ریک و داریل سپس یک ناجی تسلیم را زیر سوال می برند ، که به آنها می گوید اسلحه هایی که به دنبال آن هستند به ترکیب گاوین منتقل شده اند. داریل به هر حال مرد را شلیک می کند ، خیلی به شوک ریک.
حزقیال از تکه ای از اجساد مرده سربازانش بیرون می رود و در ناامیدی فریاد می زند. . با این حال ، آن مرد پس از آن توسط گونتر ، ناجی تیراندازی می شود. . در طول راه ، او به حزقیال و شیوه زندگی خود توهین می کند ، و به او گفت که پادشاهی یک شوخی است ، و او فقط یک مرد با لباس است. . با این حال ، قبل از اینکه بتواند حزقیال را بکشد ، توسط جری دارای شمشیر از بین می رود.
. . . سرانجام او می بیند که حزقیال و جری به طرز ناامیدی از خود در خارج از دروازه مجتمع دفاع می کنند. با توجه به انتخاب بین ادامه جنگ برای اسلحه یا نجات دوست خود ، او تصمیم می گیرد با وجدان خود برود و به حزقیال کمک کند.
ریک و داریل ، با سفر به مجتمع دفتر بر اساس اینتل که از یک ناجی اسیر شده دریافت کردند ، وسیله نقلیه حمل سلاح ها را دنبال می کنند. پس از تعقیب طولانی ، ریک موفق به متوقف کردن حمل و نقل شد ، اگرچه او باعث سقوط وسیله نقلیه در این فرآیند می شود. او و داریل سپس به سمت خراب ها می روند تا ببینند آیا راننده زنده است و احتمالاً می تواند اطلاعات بیشتری را ارائه دهد.
کارول با حزقیال و جری به راه رفتن به پادشاهی ادامه می دهد. سرانجام آنها توسط واکرها گوشه و کنار می شوند. . . . . آنها آن را به پادشاهی باز می گردانند ، اما این تجربه باعث شده است که عزلی از نظر عاطفی خرد شود.
. . سرانجام گابریل نگان را متقاعد کرد که به او اعتراف کند. . نگان سپس از شرم خود را در تماشای همسر اول خود ، همان زنی که واقعاً دوستش داشت ، می گوید ، می میرد ، سپس نمی تواند او را از بین ببرد تا او را از چرخش باز دارد. . .
. آنها شروع به سؤال می کنند که اکنون چه کسی در اختیار خواهد بود ، که این امر درگیری بین آنها ایجاد می کند. آنها همچنین در مورد این واقعیت بحث می کنند که منابع ، که اکنون توسط سایر شهرک ها دوباره پر نمی شوند ، به سرعت شروع به کاهش می کنند.
پس از این جلسه ، یوجین ناگهان متوجه می شود که دوایت یک خال است. او تصمیم می گیرد که اطلاعات را برای خودش نگه دارد. . . . .
گابریل به سلول منتقل می شود. بعداً یوجین روی او چک می کند و بلافاصله می بیند که با تب بیمار می شود. . کارسون باید به تپه بازگردد ، بنابراین بارداری مگی می تواند بدون فشار ادامه یابد.
“پادشاه ، بیوه و ریک” []
. . این Jadis را نوسان نمی کند ، و او ریک را برهنه و قفل شده در یک ظرف باری قرار داده است.
. در همین حال ، عیسی نیازهای آنها را می بیند. مگی یک قلم نگهدارنده بزرگ در فضای باز ساخته شده است و زندانیان را به حرکت در می آورد و اعلام می کند که آنها بدرفتاری نمی شوند. او همچنین گرگوری را به قلم انداخته است ، زیرا او ثابت کرده است که به او اعتماد نمی شود. . او می گوید اگر ناجیان اسیر شده ثابت نکنند که برای تبادل گروگان مفید هستند ، آنها باید بمیرند.
در پادشاهی ، کارول سعی می کند تا از افسردگی ناشی از غم و اندوه خود خارج شود. او اصرار دارد که پادشاهی به او نیاز دارد تا آنها را هدایت کند. .
کارل در جستجوی مردی که در پمپ بنزین ملاقات کرد ، به جنگل باز می گردد. او غریبه مرموز را پیدا می کند و به او غذا و آب می دهد. . کارل در مورد جامعه خود به سیدیق می گوید ، و از او سه سؤال نمایشی ریک می پرسد. با احساس اینکه SIDDIQ یک شهروند جدید مناسب برای اسکندریه خواهد بود ، او شروع به بازگشت او به شهرک می کند. در راه ، آنها با گروه کوچکی از واکرها که از یک گاو مرده تغذیه می کنند ، روبرو می شوند. آنها پس از یک مبارزه جزئی ، همه واکرها را می کشند و به سمت اسکندریه ادامه می دهند.
. . در طول راه ، آنها در میان چند ناجی که یک “کامیون صدا” ساخته اند ، موسیقی با صدای بلند ساخته اند ، طراحی شده اند تا واکرها را از پناهگاه دور کنند و به سمت اسکندریه برگردند. پس از کشف توسط ناجیان ، میشون و روزیتا با آنها مبارزه می کنند و موفق به کشتن یکی و باعث فرار دیگران با کامیون می شوند. قبل از اینکه بتواند برای شروع مأموریت خود فرار کند ، توسط داریل نابود می شود ، که آن را با یک کامیون زباله کنار می گذارد. . . .
“زمان بعد از” []
خسته از انتظار برای ناجیان گرسنگی ، داریل و تارا برنامه خود را به حرکت درآوردند. با کمک تک تیراندازها در خارج از پناهگاه ، آنها یک کامیون را به داخل مجتمع سقوط می کنند. واکرها سپس سیل زدند و شروع به کشتن سربازان و کارگران کردند ، خیلی به وحشت یوجین.
. . او همچنین در مورد درخواست گابریل برای کمک به دکتر کارسون در حال فرار به تپه ، فکر کرده بود ، و همچنین اخیراً با این دانش که از خیانت خود علیه نگان می دانست ، با دوایت روبرو شده بود.
. او به گابریل می گوید که به تنهایی است. یوجین اکنون کاملاً به علت نگان متعهد است. .
. در یک صحنه سورئال ، Jadis از ریک عکس می گیرد ، در حالی که یکی دیگر از آنها اسکوانگر طرح هایی از او را ترسیم می کند. . ریک دست بالایی را روی جادیس به دست آورد و سلاحی را به گلوی خود نگه داشت. . علاوه بر این ، ناجیان بدون توجه به اینکه چه کسی در جنگ پیروز می شود ، آنها را روشن می کنند. . Jadis با اکراه موافق است.
به زودی پس از آن ، یک کامیون زباله که دارای ریک و یک نیروی جنگی از Scavengers است وارد پناهگاه می شود. با این حال ، به وحشت ریک ، انبوهی از واکرها اکنون از بین رفته است ، و دروازه جلو باز است.
“چگونه باید باشد” []
. . .
Enid و Aaron در حال رفتن به Oceanside برای جذب جامعه برای جنگ هستند. . او و انید می روند تا آن را بررسی کنند. هارون مورد حمله قرار می گیرد ، اما Enid مهاجم را شلیک می کند. . . .
در همین حال ، گاوین به پادشاهی حمله می کند. . .
. او جری را به عنوان گروگان نگه می دارد. .
. سیمون این اجازه را می دهد. . . . او سپس بدن خود را در تابوت سیمون به او داد و آن را خارج از دیوارهای جامعه می گذارد. . .
. . او از مرد می خواهد که او را بکشد ، اما همه را رها می کند. . او از کارل می پرسد که آیا می خواهد بمیرد. . نگان لحظه ای از عدم تحرک شوکه شده است.
از آنجا که ناجیان اضافی به اسکندریه می روند تا از این حمله حمایت کنند ، آنها توسط داریل ، روزیتا ، تارا و دیگران کمین می شوند. . این شامل ستوان لورا است که می فهمد که دوایت در این حمله شرکت کرده است. . . .
همانطور که نگان در مورد آنچه کارل گفته است فکر می کند ، کاروان نجات ، به رهبری یک کامیون زباله ، از طریق وسایل نقلیه نگهبان خود تصادف می کند. . در حالی که شهر به شعله های آتش می رود ، داریل و دیگران با عجله تلاش می کنند تا با مهاجمان مبارزه کنند. . . . متأسفانه ، ریک نیز حقیقت وحشتناک دیگری را می آموزد: کارل توسط یک واکر گاز گرفته است.
“افتخار و احترام” [ ]
در فاضلاب ها ، ریک و سایرین در شوک هستند و می بینند که کارل چقدر به مرگ است. پسر محکم به گروه می گوید که ناجیان هیچ ارتباطی با آن ندارند. این فقط اتفاق افتاد که او به SIDDIQ کمک می کرد. او با خانواده و دوستانش خداحافظی می کند. ناجیان بالای زمین ، فکر می کنند دیگر در اسکندریه بازمانده دیگری وجود ندارند ، سرانجام به بیرون می روند. بازماندگان به سطح سطح می روند ، زیرا ریک و میشون پشت کارل باقی می مانند.
در پادشاهی ، حزقیل همچنان توسط گاوین و گروهی از ناجیان زندانی می شود. . سرانجام گاوین متوجه آنچه اتفاق می افتد و به تئاتر عقب نشینی می کند. اگرچه حزقیال سعی می کند این مرد را متقاعد کند که هنوز هم می تواند تغییر کند ، گاوین اصرار دارد که خیلی دیر شده است. هنگامی که گاوین به طور فزاینده ای ناامید می شود ، کارول و مورگان کمین نهایی می کنند و همه مردان خود را کشته و او را مجبور به فرار می کنند.
. . . به نظر می رسد مورگان به این نکته نزدیک می شود. . او گاوین را در انتقام از مرگ برادرش بنیامین به قتل رساند.
. . “باید بعد از آن باشم” ، بنابراین ریک دوباره می تواند مردی باشد که قبلاً بود. کارل از پدرش تشکر می کند که او را به مردی که بزرگ شده بود تبدیل کرد. . .
. آنها برای کمک به Jadis به سمت جونکارد رانندگی می کنند ، زیرا اکنون مردم او برای تلاش برای کمک به ریک هدف قرار می گیرند. . سیمون ، فرمانده دوم نگان ، همه را به قتل رساند و علیه دستورات صریح نگان رفت.
. . . پس از در نظر گرفتن مختصراً خودکشی ، Jadis به سرعت و کارآمد واکرها را دفع می کند ، که همه آنها پیروان سابق وی هستند. .
. . . .
. یکی از آنها به طور خاص به نگان خطاب شده است. ریک با نگان با یک تالاکی وکی تماس می گیرد و به مرد کارل و از مرگ او می گوید. . . نگان می گوید که این هرگز اتفاق نخواهد افتاد ، و علاوه بر این ، ریک را به خاطر مرگ کارل مقصر می داند و می گوید که در پایان ریک به عنوان یک رهبر و به عنوان یک پدر یک شکست بود.
. . . گابریل آنچه را که او راهنمایی الهی می داند ، دنبال می کند و چه دکتر. .
. . . .
در همین حال ، داریل بازماندگان باقیمانده را از اسکندریه به سمت تپه هدایت می کند. Dwight کمک می کند و به آنها مسیری را از طریق باتلاق در نزدیکی نشان می دهد که ناجیان همیشه استفاده از آن برای سفر بسیار خطرناک می دانند. در حالی که این گروه در زمینه پاکسازی واکرهای شناور کار می کند ، تارا از این امر به عنوان فرصتی برای به تنهایی دویت استفاده می کند. او هنوز هم به دلیل مرگ دنیس احساس انتقام جویی می کند ، او قصد دارد دوایت را بکشد. . . . با این حال ، دوایت با دقت حضور اسکندریها را با دقت نشان نمی دهد ، که باعث می شود تارا نظر قبلی خود را در مورد او تجدید نظر کند.
داریل خشمگین است وقتی فهمید که دوایت گروه را ترک کرده است ، اما او به سرعت از آن عبور می کند و همچنان گروه را به سمت تپه هدایت می کند. در آنجا ، آنها با مگی ، کارول ، انید و دیگران ملاقات می کنند. همه در تپه اکنون از مرگ کارل یاد می گیرند.
. . او به زودی یک برنامه نبرد جدید را به ناجیان فاش می کند: تمام سلاح های دستی خود را با خون و روده واکر بپوشانید ، سپس به تپه بروید و جامعه را “به تیم بپیوندید”. به زودی دشمنان وی به ویروس واکر آلوده می شوند و نگان پیروز خواهد شد.
. با این حال ، آنها توسط یک ریک عصبانی و ناپایدار دیده می شوند که موتورسواری ناجی و وسیله نقلیه رام Negan را تعقیب می کند. پس از خزیدن نگان از زباله ها ، وی توسط ریک به یک ساختمان متروکه تعقیب می شود. سیمون ، که دید که چه اتفاقی افتاده است ، سایر ناجیان را متقاعد می کند که باید به نگان اجازه دهند اوضاع را اداره کند.
مگی با جورجی ، یک بازمانده غیرمعمول که در ازای سوابق آوایی “کلید آینده” را ارائه می دهد ، روبرو می شود. . میشون اصرار دارد که زمان آن رسیده است که تپه دوباره شروع به جلب دوستان کند. . . .
. دوایت ، هنوز هم از نگان برای معالجه گذشته عصبانی است و همچنین می خواهد اوضاع را احساس کند ، همراه با روسری است. .
. . .
. .
“ما را گمراه نکنید” []
. مگی مردم خود را آماده کرده است. او ابتدا سعی می کند با استفاده از زندگی ناجیان POW معامله کند ، اما سیمون آنها را به عنوان “کالاهای آسیب دیده” می نویسد. . گروه سیمون سرانجام فرار می کند ، اما تنها پس از اینکه بسیاری از گروه های ریک و مگی را مجروح کردند. همانطور که روز بعد به شب تبدیل می شود ، شهروندان زخمی شروع به مرگ می کنند و سپس به عنوان واکرها بلند می شوند. از آنجا که هیچ یک از قربانیان ، از جمله دوست پسر قدیمی کارول توبین ، توسط خود واکرها گاز گرفته نشده بودند ، این گروه متوجه می شود که سلاح هایی که ناجیان استفاده شده باید در خون واکر پوشیده شده باشند. .
در همین حال هنری. . . او نمی داند کدام ناجی بنیامین را به قتل رسانده است ، سعی می کند اعتراف را از کسی در این گروه تهدید کند. متأسفانه ، او انتخاب ضعیفی در باز کردن سلول را انجام می دهد. . . .
در حالی که مگی در یک مراسم خاکسپاری کوچک شرکت می کند ، کارول و مورگان در جستجوی هنری بیرون می روند ، که پس از تلاش فاجعه بار خود برای انتقام ناپدید شد. .
. . با این حال ، Jadis با آماده سازی خود ادامه می دهد ، که با سوزاندن لوسیل آغاز می شود.
نگان میزها را روی جادیس می چرخاند ، پس از آنکه او را در نزدیکی یک تپانچه و شعله ور که قصد داشت در اعدام به کار بگیرد ، او را ترک کند. . او شعله ور را از نگان دور می کند ، اما در یک گودال آب قرار می گیرد. . .
. . در حالی که او را ترک می کند ، نگان قول می دهد که با مجرم قتل عام Junkyard ، مسائل را حل کند. .
. . . .
. . . ریک وارد بحث می شود ، و به سرعت بسیاری از ناجیان (هرچند جارد) را متقاعد می کند که عاقلانه ترین مسیر عمل بازگشت به تپه است ، جایی که آنها می توانند در نهایت به جامعه بپیوندند. . . . .
. سرانجام او در تلاش برای مبارزه با چندین واکنده پیدا می کند. . . .
. . .
. . .
“ارزش” [ ]
سیندی و خدمه او هارون را در جنگل در نزدیکی اقیانوس پیدا می کنند. . او همچنان در یک وضعیت ضعیف به مبارزه با واکرها ادامه می دهد و به طور مکرر برنده می شود. گروه سیندی سرانجام برمی گردد ، و او یک تلاش دیگر برای متقاعد کردن آنها برای پیوستن به این مبارزه انجام می دهد.
. یوجین تلاش می کند تا خودش را توضیح دهد ، اما روزیتا سخنان خود را رد می کند و می گوید او یک ترسو است که تنها دوستان خود را برای زندگی قربانی می کند. . او در آنجا دستور می دهد که دستور نهایی مهمات برای تله ای که نگان تعیین کرده است به پایان برسد.
نگان به پناهگاه باز می گردد ، جایی که به سیمون اجازه می دهد تا خود را به دام بیندازد و فاش کند که در حال تلاش برای کودتا است. . . . . .
“خشم” []
. . با این حال ، همانطور که مردمش آتش می گیرند ، نقص سلاح های آنها. اسلحه های آنها به لطف دستکاری یوجین و گابریل منفجر می شوند. .
. . در آن زمان ریک گلویش را می ریزد. . مگی با خشونت اعتراض می کند ، همانطور که مردمش او را عقب نگه دارند. . .
. .
. . . مورگان از جادیس برای انتقال به اسکندریه دعوت می کند. با این حال ، او قصد دارد در جونکارد بماند ، زیرا اکنون احساس می کند که او خیلی ناپایدار است تا در اطراف بقیه جامعه Hilltop باشد. .
.
.
برنامه مربوط به اسکندریها ، پادشاهان و تپه ها در حال باز شدن هستند. همانطور که ریک به جنگ خود ادامه می دهد ، با چهره ای آشنا روبرو می شود.
.
درگیری با ناجیان منجر به عواقب ناخواسته برای تپه ، پادشاهی و اسکندریه می شود.
.e4 ∙ برخی از مردها
یک سلاح جدید در زرادخانه ناجی ثابت می کند که یک مانع غول پیکر است زیرا جنگ بین نیروهای ریک و آنهایی که از ناجی ها هستند ادامه می یابد.
s8.e5 ∙ بزرگ ترسناک تو
نگاهی دقیق به نگان و زندگی ناجیان در هنگام درگیری از طریق مجموعه ای از چشم های آشنا.
.
با چیزهایی که به دنبال ریک و گروه هستند ، یک استدلال در تپه رخ می دهد ، جایی که عواقب این تصمیم زندگی در مقابل مرگ است.